شطرنج مدرن و مدون



نایجل دیویس استاد بزرگ شطرنج انگلیسی متولد سال 1960 میلادی می باشد. 

وی در 1979 قهرمان جوانان بریتانیا و در 1987 قهرمان بلیتز این کشور شد. 

دیویس تابحال 9 کتاب در زمینه آموزش شطرنج تالیف کرده است.

وی همچنین صاحب امتیاز فیلم های آموزشی بسیاری نیز می باشد. 


این پست در حال تکمیل می باشد.


شطرنج مدرن و مدون

ماه اول/هفته اول: شاه قلعه نرفته


نیازی به بیان نیست که شاه مهم ترین مهره در شطرنج است لذا حفظ امنیت آن نیز مهم ترین مساله در بازی به حساب می آید. در شرایط معمول شما با داشتن شاهی آسیب پذیر نمی توانید طرح های خود را در صفحه پیاده کنید در عوض باید قسمت عمده توجه خود را به شاهتان معطوف کنید!
قلعه رفتن یکی از بهترین روش های امن کردن موقعیت شاه خودی است. شاید این حرکت خصوصا در سطوح بالاتر شطرنج بدیهی به نظر برسد اما استاد بزرگ نایجل دیویس در بخش اول از سلسله آموزش های خود به ما نشان می دهد که چطور حتی بعضی از اساتید بزرگ شطرنج نیز از این مساله غافل می شوند (چه برسد به سطوح پایین تر!) و چطور می توان از این نقطه ضعف حریف نهایت استفاده را برد.

ادامه مطلب


در قسمت قبلی به حمله به شاه قلعه نرفته پرداختیم. اما شطرنجبازان به تجربه دریافته اند که قلعه رفتن روشی ساده در عین حال موثر برای بالا بردن امنیت شاهشان است. بنابراین در اغلب بازی ها شاهد حرکت قلعه از سوی شطرنجبازان هستیم.

خب، حال چه باید کرد؟ استاد بزرگ نایجل دیویس در این قسمت بما آموزش می دهد که چگونه به شاه قلعه رفته حریف حمله ور شویم.


ادامه مطلب


1. شاه

1.1 حمله به شاه قلعه نرفته

1.2 حمله به شاه قلعه رفته با سوارها

1.3 طوفان پیاده ای

1.4 شاه فعال


2. رخ

2.1 رخ های پرجوش و خروش

2.2 عرض های هفتم و هشتم

2.3 ستون های باز

2.4 حمله اقلیت


3. فیل

3.1 فیل خوب

3.2 فیل بد

3.3 دو فیل

3.4 فیل های ناهمرنگ


4. اسب

4.1 هجوم سواره نظام

4.2 یافتن یک اسطبل خوب

4.3 مانورهای اسب

4.4 اسب در مقابل فیل


5. وزیر

5.1 قدرت وزیر

5.2 روی دیگر سکه (ضعف) وزیر

5.3 قربانی وزیر

5.4 وسط بازی بدون وزیر


6. پیاده

6.1 قدرت پیاده

6.2 پیشروی پیاده های رونده

6.3 بستن مجرم ها

6.4 اکثریت در جناح وزیر


7. مرکز کلاسیک

7.1 گامبی شاه

7.2 گامبی اوانز

7.3 تعویض گرونفلد

7.4 هندی وزیر


8. پیاده های آویزان

8.1 بهشت پیاده آویزان

8.2 جهنم پیاده آویزان

8.3 حمله از مرکز آویزان

8.4 حفظ مرکز آویزان


9. پیاده منفرد

9.1 راندن پیاده منفرد

9.2 پوشش یک خانه

9.3 مسدودسازی و ویران کردن

9.4 پیاده های منفرد خاص


10. پیاده های دوبل

10.1 کنترل مرکز دوبل

10.2 قدرت پیاده دوبل 

10.3 ضعف پیاده دوبل

10.4 دوبل و ساکن


11. پیاده های عقب مانده

11.1 پیاده عقب مانده و بد

11.2 به شکل زیبایی عقب مانده!

11.3 سیسیلی عقب مانده

11.4 آرایش دیوارسنگی


12. پیاده های نسبتا عقب مانده

12.1 پیاده d دفاع هندی شاه

12.2 ساختارهای سیسیلی

12.3 بارپشت در مصاف با خارپشت!

12.4 خارپشت چین می خورد



شطرنج مدرن و مدون

ماه اول/هفته اول: شاه قلعه نرفته


نیازی به بیان نیست که شاه مهم ترین مهره در شطرنج است لذا حفظ امنیت آن نیز مهم ترین مساله در بازی به حساب می آید. در شرایط معمول شما با داشتن شاهی آسیب پذیر نمی توانید طرح های خود را در صفحه پیاده کنید در عوض باید قسمت عمده توجه خود را به شاهتان معطوف کنید!
قلعه رفتن یکی از بهترین روش های امن کردن موقعیت شاه خودی است. شاید این حرکت خصوصا در سطوح بالاتر شطرنج بدیهی به نظر برسد اما استاد بزرگ نایجل دیویس در بخش اول از سلسله آموزش های خود به ما نشان می دهد که چطور حتی بعضی از اساتید بزرگ شطرنج نیز از این مساله غافل می شوند (چه برسد به سطوح پایین تر!) و چطور می توان از این نقطه ضعف حریف نهایت استفاده را برد.

دریافت

ادامه مطلب


شاه در عین حال که مهم ترین مهره شطرنج است، آسیب پذیرترین نیز هست. همین امر موجب شده که اغلب شطرنجبازان شاه را مهره ای منفعل دانسته و هیچ استفاده تهاجمی از آن نکنند. اما باید دانست که شاه در مواردی در آخر بازی و حتی وسط بازی می تواند مهره ای فعال باشد!

استاد بزرگ نایجل دیویس در این بخش از سلسله آموزش های شطرنج مدرن و مدون همراه با آوردن نمونه هایی از معتبرترین شطرنجبازان دنیا بما نشان می دهد که چطور میتوان از شاه بصورت مهره ای فعال استفاده کرد.

ادامه مطلب


توفان پیاده ای یک استراتژی در شطرنج است که در آن چندین پیاده متوالیا بسرعت به سمت ساختار دفاعی حریف حرکت می کنند. یک توفان پیاده ای معمولا شامل پیاده های مجاور در یک جناح صفحه است، یعنی جناح وزیر (پیاده های a,b,c) یا جناح شاه (پیاده های f,g,h).

استاد بزرگ نایجل دیویس در ادامه سلسله آموزش های خود ضمن آشنا کردن ما با این استراتژی، با آوردن مثال هایی ملموس روش اجرای این روش را بما آموزش می دهد.

ادامه مطلب


1. شاه

1.1 حمله به شاه قلعه نرفته

1.2 حمله به شاه قلعه رفته با سوارها

1.3 طوفان پیاده ای

1.4 شاه فعال


2. رخ

2.1 رخ های پرجوش و خروش

2.2 عرض های هفتم و هشتم

2.3 ستون های باز

2.4 حمله اقلیت


3. فیل

3.1 فیل خوب

3.2 فیل بد

3.3 دو فیل

3.4 فیل های ناهمرنگ


4. اسب

4.1 هجوم سواره نظام

4.2 یافتن یک اسطبل خوب

4.3 مانورهای اسب

4.4 اسب در مقابل فیل


5. وزیر

5.1 قدرت وزیر

5.2 روی دیگر سکه (ضعف) وزیر

5.3 قربانی وزیر

5.4 وسط بازی بدون وزیر


6. پیاده

6.1 قدرت پیاده

6.2 پیشروی پیاده های رونده

6.3 بستن مجرم ها

6.4 اکثریت در جناح وزیر


7. مرکز کلاسیک

7.1 گامبی شاه

7.2 گامبی اوانز

7.3 تعویض گرونفلد

7.4 هندی وزیر


8. پیاده های آویزان

8.1 بهشت پیاده آویزان

8.2 جهنم پیاده آویزان

8.3 حمله از مرکز آویزان

8.4 حفظ مرکز آویزان


9. پیاده منفرد

9.1 راندن پیاده منفرد

9.2 پوشش یک خانه

9.3 مسدودسازی و ویران کردن

9.4 پیاده های منفرد خاص


10. پیاده های دوبل

10.1 کنترل مرکز دوبل

10.2 قدرت پیاده دوبل 

10.3 ضعف پیاده دوبل

10.4 دوبل و ساکن


11. پیاده های عقب مانده

11.1 پیاده عقب مانده و بد

11.2 به شکل زیبایی عقب مانده!

11.3 سیسیلی عقب مانده

11.4 آرایش دیوارسنگی


12. پیاده های نسبتا عقب مانده

12.1 پیاده d دفاع هندی شاه

12.2 ساختارهای سیسیلی

12.3 بارپشت در مصاف با خارپشت!

12.4 خارپشت چین می خورد



نایجل دیویس استاد بزرگ شطرنج انگلیسی متولد سال 1960 میلادی می باشد. 

وی در 1979 قهرمان جوانان بریتانیا و در 1988 با پشت سر گذاشتن صاحب نامانی چون ، نان و اسپیلمن، قهرمان بلیتز این کشور شد. در مسابقات بین المللی بعنوان نماینده انگلستان و و شرکت داشته، بعلاوه قهرمان 15 تورنمنت مختلف بوده است.

جالب است بدانید دیویس در سال 1982 (سال تولد احسان قائم مقامی، نخستین استاد بزرگ ایرانی) به درجه استادی رسیده است! 

دیویس تابحال 16 جلد کتاب در زمینه آموزش شطرنج تالیف و منتشر کرده است.

وی همچنین صاحب امتیاز فیلم های آموزشی بسیاری نیز می باشد. 


این پست در حال تکمیل می باشد.


شطرنج مدرن و مدون

ماه اول/هفته اول: شاه قلعه نرفته


نیازی به بیان نیست که شاه مهم ترین مهره در شطرنج است لذا حفظ امنیت آن نیز مهم ترین مساله در بازی به حساب می آید. در شرایط معمول شما با داشتن شاهی آسیب پذیر نمی توانید طرح های خود را در صفحه پیاده کنید در عوض باید قسمت عمده توجه خود را به شاهتان معطوف کنید!
قلعه رفتن یکی از بهترین روش های امن کردن موقعیت شاه خودی است. شاید این حرکت خصوصا در سطوح بالاتر شطرنج بدیهی به نظر برسد اما استاد بزرگ نایجل دیویس در بخش اول از سلسله آموزش های خود به ما نشان می دهد که چطور حتی بعضی از اساتید بزرگ شطرنج نیز از این مساله غافل می شوند (چه برسد به سطوح پایین تر!) و چطور می توان از این نقطه ضعف حریف نهایت استفاده را برد.

ادامه مطلب


مهره های شطرنج هریک خصوصیاتی دارند که باعث می شود در شرایطی قدرتشان بیش از حالت معمول باشد و در شرایطی کمتر.

در شطرنج معروف است که: رخ ها عاشق ستون های باز هستند»! لذا رخ ها در پوزیسیون هایی با ستون های باز قوی تر عمل می کنند.

استاد بزرگ نایجل دیویس در این درس با آوردن مثال هایی تلاش می کند این موضوع را بیشتر در ذهن بازیکن جا بیندازد.

ادامه مطلب


برای رخ ها، عرض های هفتم و هشتم به مثابه ارض موعود است! این را هر شطرنجبازی با کمی تجربه می داند لذا طبیعی است که هر شطرنجبازی در فکر استقرار رخ های خود در این عرض ها باشد اما چگونه.

استاد بزرگ نایجل دیویس در این درس در اینباره بحث می کند.

ادامه مطلب


رخ مهره ای است که بعنوان مهره ای سنگین شناخته شده است (با سوار سنگین اشتباه نشود). بنابراین اغلب شطرنجبازان از رخ تنها در آخربازی نهایت استفاده را می برند. 

استاد بزرگ نایجل دیویس در این درس بما می آموزد که چطور می توان از رخ ها در وسط بازی هم بهره کافی را برد. 

ادامه مطلب


قسمت اول- ویلهلم اشتاینیتز

اشتاینیتز قوی ترین بازیکن نسل جدید شطرنج بود که آغاز عصر کلاسیک شطرنج را مشخص می کند (با یک استثنا: پل مورفی بدون شک در طول دوران کوتاه شطرنجش قوی ترین بود؛ اما مورفی برای چنان مدت کوتاهی بازی کرد که معمولا با آغاز عصر کلاسیک مرتبط دانسته نمی شود). اشتاینیتز در پراگ چکسلواکی بزرگ شد اما در جوانی به وین اتریش نقل مکان کرد. رویای اولیه وی، رومه نگاری بود اما وقتی مسابقات قهرمانی وین را در 62-1861 برد، بیشتر انرژی اش را صرف شطرنج کرد. وی در تورنمنت بین المللی لندن در 1862 بازی کرده و به مقام ششم رسید. این موفقیت وی را برای پیگیری شطرنج حرفه ای متقاعد کرده و وی در لندن ساکن شد. در طول 10 سال بعدی نتایج وی بهتر شدند و تا 1872 وی به عنوان قوی ترین شطرنجباز شناخته شد.

با اینحال، همچنان هیچ عنوان قهرمانی جهانی وجود نداشت. آنچه برای کسب این عنوان موردنیاز بود یک مبارزه رسمی با کسی بود که عموما بعنوان بهترین شطرنجباز جهان شناخته می شد.

چنین مبارزه ای در 1883 از طرف یوهان زوکرتورت متولد لهستان (1888-1842) و کسی که اخیرا تورنمنت بین المللی لندن را در همان سال برده بود، تحقق یافت. مسابقه ای بین دو بازیکن ترتیب یافت، جاییکه اولین بازیکنی که به 10 پیروزی می رسید برنده می شد. هر دو شطرنجباز توافق کردند که برنده می تواند خود را قهرمان جهان بنامد و جامعه شطرنج هم این ادعا را به رسمیت شناخت.

اشتاینیتز در 1883 به ایالات متحده نقل مکان کرد (و نهایتا شهروند آمریکا شد)، بنابراین مسابقه در نیویورک، سنت لوییس، و نئو اورلئان برگزار شد. این مسابقه در 1886 انجام گرفته و اشتاینیتز آن را با نتیجه 10 برد، 5 تساوی و 5 باخت به پیروزی رسید و اولین قهرمان رسمی شطرنج جهان شد.


معمولا در شطرنج فرض بر اینست که در جایی می بایست و می توان حمله کرد که برتری قوا داشته باشیم. حمله اقلیت اما این اصل را نقض می کند!

حمله اقلیت توسط پیاده ها و اینبار در جناحی انجام می شود که پیاده های کمتری نسبت به حریف داریم. با اینحال انجام حمله خصوصا در چنین شرایط حساسی نیاز به دانش و ظرایف خاص خود دارد.

استاد بزرگ نایجل دیویس در این درس با ارائه مثال هایی در اینباره بحث می کند.

ادامه مطلب


امانوئل لاسکر (1941-1868)

اشتاینیتز از سال 1872بهترین شطرنجباز جهان بود اما وی تنها عنوان قهرمانی را برای هشت سال در اختیار داشت تا اینکه لاسکر آلمانی وی را به چالش طلبیده و این عنوان را ربود. لاسکر در جوانی به تحصیل ریاضیات پرداخت و درواقع فعالیت های قابل توجهی هم در این رشته داشت اما شطرنج وسیله اصلی ظهور نبوغش بود.

لاسکر بیش از هر کس دیگری اهمیت فعالیت های اشتاینیتز در تفکر شطرنجی را تشخیص داد. در اواخر عمر، لاسکر یک کتاب آموزشی شطرنج نوشت که در آن از اشتاینتیز بعنوان یک متفکر بزرگ شطرنج تقدیر کرده و تصدیق کرد که پیشرفتش به عنوان یک شطرنجباز را به این مرد بزرگ مدیون است. در 1894 در سن 25 سالگی، وی اشتاینیتز را به مبارزه طلبیده و با 10 برد، 4 تساوی و 5 باخت، شکست داد.

در ابتدا جامعه شطرنج از پذیرش اینکه لاسکر واقعا شایستگی عنوان قهرمانی جهان را داشته باشد سر باز زد. اما لاسکر این پیروزی را با سلسله ای از پیروزی در تورنمنت ها مستحکم کرد. و این موفقیت ها را در حین کسب دکترای ریاضیات بدست آورد!

لاسکر عنوان قهرمانی جهان را برای 27 سال حفظ کرد که بیش از هر شطرنجباز دیگری است. اغلب افراد گمان می کنند که وی بعد از حدود 1915 دیگر بهترین بازیکن جهان نبود اما جنگ جهانی اول لاسکر را از دیدار برجسته ترین رقیب خود خوزه کاپابلانکا تا 1921 بازداشت. حتی با این فرض، وی بر جهان شطرنج برای مدت زمان طولانی و در دوره ای که تعداد زیادی شطرنجباز قدرتمند وجود داشتند سیطره داشت.

لاسکر بعنوان یکی از مبارزین بزرگ در زندگی شناخته شده است؛ به این خاطر که حتی بعد از از دست دادن قهرمانی جهان در 1921 به بازی شطرنج در سطوح عالی ادامه داد. یکی از قابل ملاحظه ترین شاهکارهایش در اواخر عمر، کسب عنوان سوم در تورنمنت بین المللی مسکو در 1935 و جلوتر از بسیاری از شطرنجبازان برتر جهان در سن 66 سالگی بود!



فیل ها، برخلاف اسب ها، پوزیسیون های بازی را ترجیح می دهند که در آن تاثیر آنها بوسیله زنجیرهای پیاده ای بلوکه شده دچار مانع نشده است. بدین ترتیب فعالیت یک فیل در پوزیسیون هایی که ساختار پیاده ای مرکزی بطور ناقص یا کامل محو شده به اوج می رسد.

ادامه آموزش را با استاد بزرگ نایجل دیویس پی بگیرید.

ادامه مطلب


دو فیل بخوبی هماهنگند چراکه خانه های با هر دو رنگ را پوشش داده و می توانند در هر بخش از صفحه وارد عمل شوند. وقتی یک شطرنجباز جفت فیل ها را دارد و دیگری مجموعه متفاوتی از سوارهای سبک، این وضعیت می تواند اغلب تشکیل یک مزیت بزرگ و حتی گاهی قاطع را بدهد.

استاد بزرگ نایجل دیویس در این درس با مثال هایی مزایای داشتن جفت فیل را نشان می دهد.

خوزه رائول کاپابلانکا (1942-1888)

کاپابلانکا در هاوانای کوبا متولد شده و بزرگ شد و تا امروز وی تنها شطرنجبازی است که از آمریکای لاتین قهرمان شطرنج جهان شده است. وی توسط بسیاری افراد بعنوان بزرگ ترین استعداد ذاتی شطرنج تاریخ شناخته می شود. داستانی وجود دارد مبنی بر اینکه وی شطرنج را با نگاه کردن بازی پدرش با دوستانش یاد گرفت. وی به حدی خوب شطرنج را آموخت که در اولین بازی شطرنجش پدرش را شکست داد! خواه این داستان درست باشد یا نه، شکی نیست که کاپابلانکا حسی خارق العاده در شطرنج داشت و اغلب حرکت صحیح را بدون توانایی توضیح اینکه چرا درست است پیدا می کرد.

کاپابلانکا از بسیاری جنبه ها با مردی که شکستش داد تا قهرمان جهان شود متفاوت بود. درحالیکه لاسکر ذاتا فردی متفکر بود، کاپابلانکا علاقه ای به تحصیلات نداشت. برای لاسکر، شطرنج در وهله نخست یک نبرد بود؛ برای کاپابلانکا یک هنر به شمار می آمد. اما آنها در این مورد مشترک بودند که: کاپابلانکا همچون لاسکر قهرمان جهان را در سن بسیار جوانی به مبارزه طلبید. وی در 1911 و هنگامی که 22 ساله بود اینکار را انجام داد.

مذاکرات برای مسابقه قهرمانی جهان به بن بست خورد و بسیاری افراد اینطور حس کردند که لاسکر خواهان قوانین ناعادلانه ای بود. اما کاپابلانکا احتمالا برای قهرمانی هنوز آماده نبود. این دو برای نخستین بار در سنت پترزبورگ در 1914 و در یکی از قوی ترین تورنمنت های تاریخ بازی کردند. کاپابلانکا به سمت یک برتری اولیه و سریع خیز برداشت اما لاسکر غرش کنان به بازی ها برگشت و در سه بازی شان 2-1 کاپابلانکا را شکست داد و تورنمنت را با نیم امتیاز برتری نسبت به رقیبش فتح کرد. پیروزی لاسکر کاپابلانکا را متاثر کرد اما عملکرد کاپابلانکا بقیه جهان را تحت تاثیر قرار داد و جامعه شطرنج خواهان مسابقه ای مجدد شد.

متاسفانه جنگ جهانی اول در این میان واقع شد و مسابقه موردنظر تا 1921 برگزار نگردید. تا این زمان، مهارت های لاسکر کمرنگ شده بود و کاپابلانکا با برتری قاطع 4 برد، 10 تساوی و بدون باخت به پیروزی رسید. کاپابلانکا این پیروزی را با سلسله ای از موفقیت در تورنمنت های مختلف در چند سال بعدی ادامه داد و اکثر افراد فکر می کردند سلطه وی بر شطرنج جهان مانند لاسکر طولانی خواهد بود. اما وی عنوان خود را بعد از تنها شش سال به الکساندر آلخین واگذار کرد.



یک فیل بد فیلی است که بوسیله پیاده های خودی محدود شده است. بهمین علت است که اغلب توصیه می کنند که اگر تنها یک فیل دارید، پیاده های خود را در رنگ مخالف فیل خود قرار دهید. برای مثال اگر شما یک فیل سفیدرو دارید و پیاده هایتان هم در خانه های سفید هستند، ممکنست دریابید که خانه های سیاه شما آسیب پذیرند.

ادامه این آموزش را با استاد بزرگ نایجل دیویس در این بخش همراه باشید.

ادامه مطلب


استاد بزرگ

واژه "استاد بزرگ" به بالاترین عنوان بین المللی که کسی می تواند در شطرنج کسب کند اشاره می کند. این واژه در سراسر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم برای اشاره به شطرنجبازان بسیار قوی استفاده می شد تا 1950 طول کشید تا این عنوان به شکل خاص ابداع و به کار رفت. به منظور کسب این عنوان، شطرنجباز نیاز دارد تا توانایی هایش را در تورنمنت ها و در مقابل دیگر اساتید بزرگ اثبات کند اما به محض اینکه این عنوان کسب شد دیگر نمی تواند پس گرفته شود.



الکساندر آلخین (1946-1892)

الکساندر آلخین اشراف زاده ای بود که در مسکو به دنیا آمد. وی همزمان با کاپابلانکا به عنوان یک استعداد در شطرنج پدیدار شد اما در بخش نخست فعالیت آنها، کاپای کوبایی آلخین را تحت الشعاع درخشش خود قرار داد. برای مثال، آلخین هم در تورنمنت بزرگ سنت پترزبورگ حاضر بود اما با فاصله پشت سر کاپابلانکا و لاسکر قرار گرفت.

دیدگاه عمومی اینست که چیزی را که کاپابلانکا با استعداد ذاتی انجام می داد آلخین با تمرین سخت به انجام می رساند. هرچند مطمئن نیستم که این صفت برای آلخین واقعا عادلانه باشد اما شکی نیست که وی ظرفیت بالایی برای کار و دلمشغولی تقریبا کاملی برای شطرنج داشت. داستان معروفی هست (شاید اغراق آمیز) که هنگامیکه یک علاقمند انگلیسی شطرنج، آلخین و کاپابلانکا را در سال 1922 به تئاتری در لندن برد، کاپابلانکا چشم از رقاصان و خوانندگان کُر برنداشت و آلخین از شطرنج جیبی اش!

آلخین هنگامیکه ثروت خانوادگی اش را از دست داد، بشدت تحت تاثیر انقلاب 1917 روسیه قرار گرفت. جزئیات زندگی وی در طی این دوره کاملا مشخص نیست اما می دانیم که در 1921 وی به خارج از کشور خود رفته و نهایتا در پاریش اقامت گزید. (بعدا وی شهروند فرانسه شد). آنجا دوباره وی تمرین سخت شطرنج را آغاز کرد.

در 1927 وی کاپابلانکا را برای قهرمانی جهان به مبارزه فراخواند. همگان انتظار پیروزی کاپابلانکا را داشتند اما آلخین بخوبی بازی های کاپابلانکا را آنالیز کرده بود و تعمدا به شیوه ای بازی کرد که کاپابلانکا با آن مشکل داشت. آلخین این رقابت را با 6 برد، 25 تساوی و 3 باخت پیروز شد. در سال های آخر زندگی، آلخین با مصرف الکل دست به گریبان شد. بعضی افراد فکر می کنند این دلیل شکست وی به ماکس ایوه در 1935 در مسابقه قهرمانی جهان بوده است. اگرچه ممکنست این برای ایوه عادلانه نباشد، واقعیت اینست که بعد از آن شکست آلخین مصرف الکل را کنار گذاشت و ایوه را در 1937 به رقابت مجدد طلبید. سپس جنگ جهانی دوم فرا رسید و فعالیت های شطرنج تا 1945 متوقف شد. آلخین در1946در حال مذاکره برای مسابقه قهرمانی جهان با بوتوینیک بود که درگذشت. وی تنها مردی است که با عنوان قهرمانی جهان از دنیا رفته است.



ماچجیلیس (ماکس) ایوه (1981-1901)

ماکس ایوه کل عمر را در هلند زندگی کرد و تنها قهرمان هلندی جهان است. وی بعنوان ضعیف ترین قهرمان جهان در طول تاریخ شناخته می شود و حیف و ناعادلانه است که این مرد مثال زدنی را از همه نظر رده دوم بشماریم.

ایوه در 1924 به درجه پروفسوری در ریاضیات رسیده و تا 1957 در همین زمینه فعالیت کرد. طی همه سال هایی که وی شطرنج بازی می کرد اینکار را به عنوان یک آماتور انجام می داد. ایوه همچنین تعداد زیادی کتاب شطرنج مفید نوشت و بعنوان یک آنالیزور گشایش شهرت یافت. شطرنج برای وی همراه با شنا، بوکس و زبان یک سرگرمی بود!

وقتی ایوه، آلخین را برای قهرمانی جهان به مبارزه طلبید کسی انتظار پیروزی وی بر آلخین را نداشت. شاید عمدتا به خاطر مشکلات الکلی آلخین، ایوه با 9 پیروزی، 13 تساوی و 8 شکست به برتری رسید. تا پیش از 1948 این موضوع در اختیار قهرمان بود که تصمیم بگیرد با چه کسی بر سر قهرمانی جهان مبارزه کند. به ندرت پیش می آمد که یک قهرمان با یک مسابقه مجدد موافقت کند. اما ایوه یک جنتلمن بود و تردیدی در دادن شانس دوم به آلخین بزرک وجود نداشت. آلخین مسابقه مجدد را با 10 برد، 11 تساوی و 4 شکست پیروز شد.

ایوه به بازی شطرنج برای سال های متمادی بعد از آن مسابقه ادامه داده و موفقیت های بسیاری کسب کرد هرچند هرگز مجددا نتوانست به رقیبی جدی برای کسب قهرمانی جهان بدل شود. در 1970 وی بعنوان رئیس فیده انتخاب شد و هشت سال در آنجا خدمت کرد. وی رئیس خوبی بود و بالاتر از هرچیز به فکر خدمت به شطرنج بود.

 



وقتیکه فیل های ناهمرنگ در بازی هستند، هر طرف تمایل به تسلط بر خانه هایی دارد که با فیل خودی کنترل می شود. این به نوبه خود می تواند به بازی یک خصوصیت بسیار ویژه ببخشد.

ادامه این آموزش را با استاد بزرگ نایجل دیویس همراه باشید.

ادامه مطلب


پل مرفی
احتمالا درباره بابی فیشر چیزهایی شنیده اید، اما افراد کمی درباره دیگر نابغه بزرگ آمریکایی شطرنج، پل مُرفی چیزی می دانند. این مرد فوق العاده در 1837 در نیواورلئان متولد شد. در بیست سالگی وی به وضوح قوی ترین شطرنجباز آمریکا شناخته می شد. اما قوی ترین شطرنجبازان جهان همگی در اروپا زندگی می کردند، بنابراین مرفی در 1858 برای به مبارزه طلبیدن آنها به آنسوی دنیا سفر کرد.
آنچه در این مسابقات اتفاق افتاد نمی تواند درک شود؛ تنها می تواند تحسین شود. مرفی تنها این مسابقات را نبرد؛ رقبایش را به شکل بیرحمانه ای در هم کوبید! پیروزی های وی نشان داد که مسلما در آنزمان بهترین شطرنجباز جهان بود. اما وی چطور توانسته بود آنقدر قوی شود درحالیکه هنوز همه فعالیت های عمده شطرنج در اروپا در جریان بود؟ کسی نمی تواند به این پرسش پاسخ دهد. اما به خاطر این شاهکار، مرفی بعنوان بزرگ ترین استعداد ذاتی شطرنج در طول تاریخ شناخته شده است.
وقتی مرفی در 1859 به آمریکا بازگشت، به معنای واقعی کلمه یک قهرمان ملی شد. چراکه وی اولین آمریکایی بود که می توانست اروپایی ها را در مسابقه رودررو شکست دهد! اما مرفی دوست نداشت بعنوان یک شطرنجباز زندگی کند. وی تنها در حال گذران وقت بود تا بتواند در نیواورلئان مجوز حضور خود بعنوان وکیل در دادگاه را کسب کند (وی مجبور بود تا 21 سالگی صبر کند). بنابراین بعد از پیروزی خارق العاده اش از شطرنج کناره گیری کرد و به نیواورلئان برگشت.
متاسفانه وی در حرفه اش ناموفق بود و زندگی شخصی وی تبدیل به یک تراژدی شد. با بالا رفتن سن، وی مبتلا به توهم شکنجه شد. وی هیچگاه ازدواج نکرد و مادر و خواهرش از وی مراقبت کردند. مرفی کمی پس از 51 سالگی درگذشت اما دوران فعالیت شطرنجی کوتاه وی آنچنان خیره کننده بود که برای همیشه به عنوان یکی از نوابغ بزرگ شطرنج در یادها باقی ماند.


مهره فیل (برخلاف انگلیسی) یک کشیش در همه زبان ها محسوب نمی شود. در ایتالیایی، با عنوان alfiere خوانده می شود که به معنای "پرچمدار" است، در آلمانی به نام laufer که به معنای "دونده" است بوده و در فرانسوی، fou یا "احمق" خطاب می شود. ظاهرا این مهره نام انگلیسی اش را از چند صد سال قبل هنگامیکه شطرنج در حال محبوب شدن در اروپا بود کسب کرده است.



میخائیل مویسیویچ بوتوینیک (1995-1911)

بوتوینیک اولین نفر از نسل جوان قهرمانان شطرنج شوروی سابق بود. وی از قبل یکی از قوی ترین بازیکنان جهان در میانه دهه 30 میلادی بود اما جنگ جهانی دوم مبارزه برای قهرمانی جهان را تا 1946 غیرممکن ساخت و سپس آلخین پیش از اینکه چنین مسابقه ای ترتیب یابد درگذشت.

مرگ آلخین جهان را بدون قهرمان گذاشت و فیده تورنمنتی برگزار کرد تا قهرمان جهان را تعیین کند. شش نفر از بهترین بازیکنان جهان به تورنمنت دعوت شدند اما یکی (روبن فاین) دعوت را رد کرد بنابراین تنها پنج نفر شرکت کردند. بوتوینیک فاتح شد و قهرمان جهان لقب گرفت.

بوتوینیک این عنوان را برای 15 سال آینده، بجز مقاطعی کوتاه، حفظ کرد حتی با این وجود که وی در مسابقات قهرمانی جهان خود بیش از برد، بازی ها را باخت! رمز و راز موفقیت وی مسابقه مجدد بود. فیده آنچنان تحت تاثیر ادب و نجابت ایوه بود که اعلام کرد قهرمان جهان برای یک مسابقه مجدد یکسال بعد از از دست دادن این عنوان مجاز خواهد بود. بوتوینیک بیشتر وقت خود را بر حرفه دیگرش، مهندسی، گذاشت و تا دهه 1950 دوران اوجش را پشت سر گذاشته بود بنابراین وی برخی مسابقاتی که برای دفاع از عنوانش انجام داد را باخت. اما وی در مسابقه مجدد مهلک بود! همه مسابقات قهرمانی جهانی که از 1951 تا 1972 برگزار شدند 24 بازی به طول انجامیدند، با شرط حفظ عنوان قهرمانی برای قهرمان وقت در صورت تساوی.

بوتوینیک در اولین و دومین مسابقه اش مساوی کرد و سومی و چهارمی را باخت اما مسابقه مجدد آنها را برد. وقتیکه وی پنجمین مسابقه را انجام داد فیده تصمیم گرفت که مسابقه مجدد امتیاز بزرگی است و آن را حذف کرد. بوتوینیک پنجمین مسابقه را باخت و دیگر هرگز برای قهرمانی جهان بازی نکرد.

 



من همواره نگاه ویژه ای به مهره اسب داشته ام، شاید حتی از زمان مدرسه ام که ساعت های شاد بسیاری در طول دروس ریاضیات با تمرین معمای معروف گردش اسب در پشت جلد کتاب تمرینم می گذراندم.


ادامه این آموزش را از زبان استاد بزرگ نایجل دیویس پیگیری کنید.

ترجیح اسب برای عملکرد کوتاه برد به این معناست که ناگزیر است بمنظور موثرترین عملکرد در کوران نبرد باشد. حالت ایده آل داشتن یک خانه امن در نزدیک خط مقدم نبرد، یک پایگاه و محل این نقطه حمایت می تواند اهمیتی فراوان داشته باشد. هرچه اسب به قلمروی دشمن نزدیک تر باشد، خطرناکتر است.

ادامه این آموزش را با استاد بزرگ نایجل دیویس پی بگیرید.



گاهی حتی اساتید بزرگ هم درباره قوانین شطرنج گیج می شوند. یکی از قوی ترین اساتید بزرگ آمریکایی، یاسر سیروان است. یاسر عاشق تلاش برای رسیدن به پوزیسیون هایی است که بتواند یکی از پیاده هایش را ارتقا دهد. یکی دیگر از قوی ترین اساتید بزرگ آمریکایی، جوئل بنجامین، یکبار در اینباره به شوخی بمن گفت: یاسر پیاده هایش را حتی بعد از مات شدن پیش می برد!»

چند روز بعد، با یاسر درباره این لطیفه صحبت کردم. وی گفت: این عادلانه نیست. فقط یکبار چنین چیزی اتفاق افتاد!»

-          یعنی این واقعا اتفاق افتاد؟»

-          سال ها قبل، وقتی بچه بودم و در حال بازی در اولین تورنمنت زندگی ام در برابر یک استاد بازی کردم و دقیقا وقتی در آستانه ارتقای پیاده ام بودم، وی ماتم کرد. اما قبل از اینکه حریف چیزی بگوید، پیاده ام را به شاه ارتقا دادم.»

-          آیا حریف نگفت که این برخلاف قوانین است؟»

-          نه. وی فقط شاه دیگرم را مات کرد، همین».



واسیلی واسیلیویچ اسمیسلف (2010-1921)

اولین کسی که عنوان قهرمانی بوتوینیک را قرض کرد واسیلی اسمیسلف بود. اسمیسلف احتمالا قوی ترین بازیکن دهه 1950 بود اما وی تنها برای یکسال قهرمان جهان بود. وی ابتدائا بوتوینیک را در 1954 به مبارزه طلبید اما رقابت آن ها با 7 برد، 10 تساوی و 7 شکست، مساوی شد و بوتوینیک عنوانش را حفظ کرد. اسمیسلف عنوان بوتوینیک را با 6 برد، 13 تساوی و 3 شکست در 1957 برد اما بوتوینیک مسابقه مجدد را در 1958 با 7 برد، 11 تساوی و 5 شکست، پیروز شد. اسمیسلف مردی خوش برخورد و شوخ طبع بود که خود را نسبت به بوتوینیک عبوس، کاملا متمایز می ساخت. من این شانس را پیدا کردم تا این تضاد را مستقیما در 1992 تجربه کنم. بوتوینیک و اسمیسلف همراه هم در حال آنالیز یک بازی بودند. من به جمع آنها پیوستم و در جایی حرکتی بر روی صفحه انجام دادم تا پیشنهاد کنم که می تواند حرکتی قوی باشد. بوتوینیک بدون اینکه چیزی بگوید مهره موردنظر را به خانه قبلی اش برگرداند. اسمیسلف خندید و گفت: میخائیل مویزیویچ (اشاره به بوتوینیک) اجازه چنین حرکتی را بر روی صفحه اش نمی دهد!

به نظر می رسد خوشرویی اسمیسلف بخشی از سرزندگی و عشق کلی وی به زندگی باشد. شاید این توضیح دهد که وی چگونه قادر بود چنان شطرنج قدرتمندی حتی در شصت هفتاد سالگی اش بازی کند! اغلب اساتید بزرگ توانایی بازی واقعا قوی را به محض رسیدن به 50 سالگی از دست می دهند اما اسمیسلف یک استثناست. در 1984 وی به یکقدمی بازی نهایی قهرمانی جهان رسید و حتی تا اواخر عمر وی به شطرنج در بالاترین سطح ادامه داد.



حرکات عجیب اسب می تواند دستیابی به خانه هایی که ظاهرا از نقطه نظر هندسی نزدیک به نظر می رسند را مشکل کند. این امر کار با اسب اسرار آمیز را نسبت به مهره های سرراست تر دشوارتر می کند.

ادامه این آموزش مفید را با استاد بزرگ نایجل دیویس همراه باشید.



کیش و مات

آیا می دانید واژه های "کیش / check" و "کیش مات / checkmate" از کجا آمده اند؟ نسخه اولیه ای از شطرنج در امپراتوری ایران بازی می شد. در آن بازی، مهره شاه (به انگلیسی: کینگ)، "شاه" نامیده می شد. بعلاوه، واژه "مات" در فارسی به معنای "درمانده" است. "شاه" (فارسی) تبدیل به "check" در انگلیسی شده و "مات" تبدیل به "mate" شد.



میخائیل تال (1992-1936)

تال به دلیل توانایی اش در ایجاد حمله ای از ظاهرا هیچ چیز به عنوان "جادوگر ریگا" شناخته می شد. همانطور که این نام مستعار نشان می دهد وی اهل لاتویا بود نه مثل بوتوینیک و اسمیسلف، روس، اما در زمان شوروی سابق، همه آن ها هموطن بودند. نبوغ تال فوق العاده بود اما متاسفانه در جسمی بیمار. و سیگار کشیدن، الکل نوشیدن و شرکت در میهمانی، هیچیک به سلامت وی کمکی نکرد. تال، بوتوینیک را در 1960 با 6 برد، 13 تساوی و 2 باخت، شکست داد و سپس کتابی بسیار جالب نوشت و در آن احساس خود در حین مسابقه را توصیف و هریک از بازی ها را آنالیز کرد. اما وقتی موقع مسابقه مجدد شد تال گرفتار بیماری کلیوی بوده و در آن سال تحلیل رفته بود. بوتوینیک مسابقه مجدد را با 10 برد، 6 تساوی و 5 باخت برنده شد و اگرچه تال پس از آن حضور درخشانی در تورنمنت ها داشت اما هرگز مجددا برای عنوان قهرمانی جهان رقابت نکرد.

آنهایی که او را می شناختند گفته اند که تال انرژی بیشتری از آن داشت که بداند با آن چه کند، اما وی هرگز موفق نشد این انرژی را به مسیر درست هدایت کند. بعد از مسابقه مجدد، بوتوینیک گفت: اگر تال یاد می گرفت خود را به درستی برنامه ریزی کند، بازی با وی غیرممکن می شد». اما تال به طریقی زندگی می کرد که شطرنج بازی می کرد: همیشه در تلاش برای انجام غیرممکن ها و اغلب موفق.



تیگران وارتانوویچ پتروسیان (1984-1929)

رابرت فراست شاعر در شگفت و ابهام بود که جهان در آتش به پایان خواهد رسید یا یخ: بوتوینیک بر آتش حملات ناگهانی میخائیل تال علیه شاهش غلبه کرد اما در برابر سرمای یخ روش دفاعی پتروسیان پژمرد. تیگران پتروسیان عنوان قهرمانی را در 1963 با 5 برد، 15 تساوی و 2 شکست از بوتوینیک گرفت. فیده حق مسابقه مجدد قهرمان را حذف کرد و بوتوینیک به این نتیجه رسید که برای تلاش جهت احراز صلاحیت کسب قهرمانی جهان از طریق روش معمول بیش از حد مسن است بنابراین در این زمان بوتوینیک بلاخره عنوان قهرمانی را برای همیشه از دست داد.

پتروسیان در ارمنستان پرورش یافت و این واقعیت، وی را به عنوان دومین قهرمان جهان اهل شوروی ولی غیرروس جهان بعد از تال معرفی می کند. (سومین و آخرین قهرمان جهان غیرروس اهل شوروی گری کاسپارف است. کسی که ارمنی است ولی متولد و بزرگ شده آذربایجان می باشد). برخلاف تال، بازی های پتروسیان از هیجان یک یورش دیوانه وار به شاه تهی بود. روش پتروسیان ظریف بود: وی می خواست مطمئن شود که همه امکانات فعال رقیبش تحت کنترل درآمده اند قبل از اینکه خود هر حرکت فعالی انجام دهد. افراد بسیاری بازی های وی را کسل کننده یافتند اما مطالعه ای دقیق از آن ها می تواند بسیار آموزنده باشد.

روش پتروسیان برای تورنمنت ها مناسب نبود زیرا وی بسیاری از بازی هایش را مساوی می کرد بنابراین عملکرد تورنمنتی وی هرگز مانند رقبایش قابل توجه نبود. اما در رقابت در مقابل یک نفر وی به سختی قابل شکست دادن بود. بوریس اسپاسکی این واقعیت را هنگامی که پتروسیان را برای قهرمانی جهان در 1966 به مبارزه طلبید دریافت و پتروسیان با 4 برد، 17 تساوی و 3 باخت به برتری رسید. پتروسیان شاید هرگز آشکارا بهترین بازیکن جهان نبود، آنطور که بوتوینیک در دهه 1940 و اسمیسلف در دهه 1950 بودند و نبوغ ذاتی میخائیل تال را هم نداشت. اما شکست دادن وی بسیار سخت و روش وی از زمان خودش جلوتر بود. ده سال بعد، آناتولی کارپف روش پتروسیان در کم اثر کردن بازی فعال حریف را وام گرفت و همین وی را قادر ساخت تا برای یک دهه بر شطرنج جهان حکمرانی کند. 



در بخش قبل، دیدیم که چطور فیل معمولا در پوزیسیون های بازی اسب را از میدان بدر می کند. این ماه نوبت اسب هاست! در پوزیسیون هایی که اسب ها می توانند پایگاه های امنی بدست آورند اغلب قادرند بر فیل دوربرد غلبه کنند

استاد بزرگ نایجل دیویس بیشتر در اینباره توضیح می دهد.





گاهی حتی قهرمانان جهان اشتباها مرتکب پات می شوند! در 1988 یک تورنمنت شطرنج در کانادا برگزار شد که طی آن قوی ترین استاد بزرگ های جهان در شطرنج بلیتز رقابت کردند. در شطرنج بلیتز، هر بازیکن فقط 5 دقیقه زمان دارد تا تمام حرکاتش را انجام دهد!

بازیکنان در 6 بازی به شکل حذفی دیدار کردند. هرکسی بازی های بیشتری را از مجموع این 6 بازی می برد (بدون محاسبه تساوی ها) رقیب را شکست داده و به دیدار حریف بعدی می رفت. در دور دوم، قهرمان وقت جهان گری کاسپارف برابر استاد بزرگی از بلغارستان، یل جئورجیف بازی کرد. کاسپارف در بازی اول در حال پیروزی، اما زمانش در حال اتمام بود. وی بسرعت به یک آخر بازی رسید که در برابر شاه تنهای جئورجیف، یک وزیر و فیل داشت. اما ناگهان بازی تمام شد. تماشاگران میخکوب شدند: کاسپارف تصادفا شاه جئورجیف را پات کرد! بازی مساوی شد و کاسپارف، مات و مبهوت از بی دقتی اش، درواقع مسابقه را باخت و از تورنمنت حذف شد.

 



بوریس واسیلیویچ اسپاسکی (1937- )

بوریس اسپاسکی عموما بعنوان مردی که به بابی فیشر باخت به یاد آورده می شود و این شرم آور است. کسی قادر به شکست دادن فیشر در 1972 نبود اما اسپاسکی نسبت به دیگران، شامل پتروسیان، تلاش خیلی بهتری کرد. باخت اسپاسکی به فیشر این واقعیت را پنهان می کند که وی احتمالا قوی ترین بازیکن اواخر دهه 1960 بود که شامل هر دوی پتروسیان و فیشر نیز می شد. برای مثال، اسپاسکی در طول دهه 1960 سه بازی را از فیشر برد، دو بازی را مساوی کرد درحالیکه هیچ شکستی نداشت. وی همچنین تورنمنت بسیار سطح بالای جام پیاتاگورسکی در سانتامونیکا را بالاتر از پتروسیان و فیشر برد. اسپاسکی در سنت پترزبورگ (که آنزمان لنینگراد خوانده می شد) زاده و در روسیه بزرگ شد. (این واقعیت که اسپاسکی یک روس اصیل بود، برخلاف تال و پتروسیان، علاقه رسانه ها به مسابقه وی با فیشر را بیشتر کرد). وی قهرمانی جوانان جهان را در 1955 کسب کرد و بزودی یکی از قوی ترین شطرنجبازان جهان شد. برخلاف تال و پتروسیان، روش اسپاسکی همگانی و غیرخاص بود؛ وی می توانست حمله و دفاع را بخوبی هم انجام دهد. این روش نهایتا وی را قادر به پیروزی با 6 برد، 13 تساوی و 4 باخت در مقابل پتروسیان در دومین بار مبارزه برای قهرمانی جهان در 1969 ساخت.

پس از باخت عنوان قهرمانی جهان به فیشر، اسپاسکی مجبور شد لطمات ناامیدی مقامات شوروی که حس می کردند کمونیسم توسط وی تحقیر شده را به جان بخرد. اسپاسکی دیگر نتوانست به خوبی و خوشی در اتحاد شوروی زندگی کند بنابراین در 1975 کشورش را به قصد زندگی در پاریس ترک کرد.

اسپاسکی بعد از باخت به فیشر دیگر هرگز در یک مسابقه قهرمانی جهان شرکت نکرد اما تا بیش از یک دهه بعد از آن در نزدیکی قله شطرنج جهان باقی ماند. اسپاسکی قدیمی ترین قهرمان شطرنج زنده حال حاضر جهان است. اسپاسکی بیش از یک میلیون دلار برای دومین مسابقه برابر فیشر پول درآورد و اکنون از یک زندگی کمتر استرس زا با بازی تنیس و استراحت بجای تحمل تنش عصبی گریپذیر بازی شطرنج سطح بالا لذت می برد.

 



حتی گاهی اساتید بزرگ هم فراموش می کنند که کدام مهره ها به کدام حمله می کنند یا لااقل این نظر استادبزرگ ویسواناتان آناند از هند است، کسی که برای عنوان قهرمانی جهان در 1995 در نیوبورک، گری کاسپارف را به مبارزه طلبید.

من یکی از استادبزرگ هایی بودم که کمک کرد تا آناند برای آن مسابقه آماده شود. یکبار، من و آناند در حال آنالیز یک پوزیسیون بودیم و من در تلاش برای تصمیم گیری بودم که آیا فیل سفیدروام را به خانه b3 حرکت دهم یا a2.

آناند گفت: راستش، یکبار من وضعیتی مشابه این داشتم و دریافتم که قطعا بهتر است فیل را در a2 گذاشت.

من پرسیدم: چرا؟

وی پاسخ داد: وقتی که فیل سفید در خانه b3 است، برای بازیکن سیاه دیدن آن آسان تر است. در a2، فیل دورتر بوده و بنابراین حریف ممکنست آنرا بعدتر در بازی فراموش کند. این دقیقا چیزی است که در بازی من اتفاق افتاد و من رخ حریف را با فیل خانه a2 که وی آنرا فراموش کرده بود گرفتم!



دقیقا مثل هر قدرتی که با خود یک ضعف ذاتی در بر دارد، قدرت عظیم وزیر هم مشکلات خاص خودش را دارد. نخستین و رایج ترین این مشکلات خطر بدام افتادن این مهره فوق العاده با ارزش توسط مهره های کم ارزش تر است. این امر واجب می کند که وزیر با نهایت احتیاط به جبهه نبرد فرستاده شود. اولین بازی این هفته تلاش دیگری از تال است که این نکته را به تصویر می کشد.




آیا تابحال فیلم یا سریالی تماشا کرده اید که موضوع آن شطرنج باشد و یکی از بازیگران چیزی شبیه این بگوید: اوه، آره: مانور مسکو. اما می دونی چطور به گامبی دانمارکی جواب بدی؟» آیا تابحال از خود سئوال کرده اید که یعنی واقعا آنها درباره چه چیزی صحبت می کنند؟ خب، بیشتر اوقات آنها فقط (بی معنا) حرف می زنند. اما چیزی که سعی دارند از آن صحبت کنند نامگذاری گشایش های خاص است و می بایست تصدیق کنم که گشایش ها معمولا نام های کاملا عجیب و غریبی دارند، خیلی شبیه به اسامی من درآوردی که شما در تلویزیون یا فیلم های سینمایی می شنوید.

گاهی یک گشایش به واسطه یک ملیت نامگذاری می شود، مانند "گشایش انگلیسی"، "دفاع سیسیلی" یا "بازی ایتالیایی". گاهی نام اشخاص است، مانند "دفاع آلخین" یا "حمله مارشال". گاهی از روی یک مکان نامگذاری شده است، مانند "بازی وین" یا "واریاسیون ویلکس-بار" (نامگذاری شده از روی نام یک محل در پنسیلوانیا).

و همچنین بعضی نام ها هستند که توضیحشان ناممکن است مانند "دفاع هندی وزیر" یا "واریاسیون فرانکشتاین-دراکولا". من خبر ندارم این اسامی از کجا آمده!



رابرت جیمز (بابی) فیشر (2008-1943)

بابی فیشر در شیکاگو متولد اما در نیویورک بزرگ شد. پیشرفت وی به عنوان یک شطرنجباز یکی از قابل توجه ترین نمونه هاست. در 12 سالگی، وی شطرنجباز خوبی بود، اما نه چیزی بیشتر. بسیاری از نوجوانان و نونهالان در این سن به خوبی وی هستند. اما وی به یکباره جهشی بزرگ داشت. در 1957 در 14 سالگی قهرمان ایالات متحده شد و تابحال کم سن ترین فردی بوده که موفق به انجام این مهم شده است. اما حتی باورنکردنی تر اینکه در 15 سالگی در 1958 وی برای تورنمنت تعیین رقیب قهرمان جهان حائز صلاحیت شد! ( تال در نهایت به عنوان رقیب قهرمان جهان انتخاب شد). هیچکس تا آنزمان به چنین دستاورد بزرگی در این سن دست نیافته بود.

فیشر به سرعت به رتبه های بالای بازیکنان برتر جهان پرتاب شد. هرکسی می توانست ببیند که وی استعدادی باورنکردنی شاید حتی بیش از کاپابلانکا- دارد. با اینحال پیشرفت وی یکنواخت نبود. تا حدی این به خاطر اخلاق خود فیشر بود. بعنوان مثال، وی از میانه تورنمنت 1967 برای تعیین اینکه چه کسی شایستگی رقابت بر سر قهرمانی جهان در 1969 را دارد کنار کشید، حتی با اینکه از رقبا با یک و نیم امتیاز جلوتر بود! بعد از این اتفاق، وی حتی در یک بازی جدی هم تا 18 ماه بعد شرکت نکرد.

اما در 1970 همه چیز را یکجا بدست آورد. وی دیگر از تورنمنت ها کنار نکشید. در عوض بسادگی همه را شکست داد. حاشیه امنیت پیروزی های وی به حدی زیاد بود که کسی نمی توانست باور کند. وی دو مسابقه اول از سه بازی که برای احراز صلاحیت به مبارزه طلبیدن اسپاسکی نیاز داشت را بدون اینکه به حریف اجازه کسب یک برد یا تساوی بدهد پشت سر گذاشت! سومین مسابقه که در مقابل پتروسیان، قهرمان سابق و فوق مستحکم جهان انجام داد را با 5 برد، 3 تساوی و یک شکست به پیروزی رسید. رقابت با اسپاسکی سخت تر بود اما نه زیاد. نتیجه نهایی: 7 برد، 11 تساوی و 3 شکست.

سه چیز در توضیح موفقیت فیشر قابل توجه است:

1.       وی اراده ای رام نشدنی برای برد داشت.

2.       وی تقریبا از هرکسی تا آنزمان بیشتر تمرین کرد- شاید حتی سخت تر از آلخین.

3.       وی درک کلاسیک بسیار روشنی از شطرنج داشت.

فیشر نه توسط حملات درخشان اما غیرمنطقی مانند تال، وسوسه می شد و نه مانند پتروسیان، از متحمل شدن تدابیر فعال اگر سرنخی از فعالیت حریف پیدا می کرد، هراسان بود. وی درک واضحی از آنچه پوزیسیون می طلبد داشت و سپس پیامدهای هر حرکت را با دقت بالایی محاسبه می کرد.

وقتی فیشر قهرمانی جهان را برد، مردم فکر می کردند تا مدت ها وی شکست ناپذیر خواهد بود. از یک نظر آنها درست فکر می کردند: فیشر از شطرنج کنار کشید و هرگز مجددا در یک رقابت جدی بازی نکرد. وی در هیچ تورنمنتی پس از قهرمانی جهان شرکت نکرد و وقتیکه حریف بعدی (قهرمانی جهان)، آناتولی کارپف انتخاب شد، فیشر خواستار تغییرات وسیع در قوانین و قالب قهرمانی جهان شد. فیده نمی توانست با همه آنها موافقت کند و در اینجا بود که فیشر از این عنوان چشمپوشی کرده و کارپف قهرمان شد.

تا سالها پس از آن، مردم تلاش کردند تا فیشر را به بازی در جایی، هرجایی که باشد، ترغیب کنند. بعدها در 1992، فیشر مسابقه ای در مقابل بوریس اسپاسکی انجام داد. فرض بر این بود که این رقابت بر سر قهرمانی جهان است، اگرچه هیچکس این ادعا را جدی نگرفت: هیچکس نمی دانست فیشر چقدر خوب است و همه می دانستند که اسپاسکی دیگر آنقدرها خوب نبود. حتی با این وجود، این رقابت جایزه ای 5 میلیون دلاری را جذب کرد. فیشر این مسابقه را با 10 برد، 15 تساوی و 5 باخت به برتری رسید که نشان می داد لااقل فیشر همچنان می تواند بخوبی بازی کند. متاسفانه وی نشانه ای از تمایل به بازی با دیگر استاد بزرگ ها نشان نداد بنابراین شطرنجبازان مجبور بودند قبول کنند که فیشر واقعا و حقیقتا از دنیای شطرنج خداحافظی کرده است.

بسیاری از افراد، فیشر را بزرگ ترین شطرنجباز همه دوران ها می دانند و از نظر من، این لقب یا برازنده اوست یا کاسپارف. اما بین این دو آناتولی کارپف ظهور کرد که خود یک قهرمان جهان خارق العاده بود.

 



ارزش بالای وزیر موجب می شود تا قربانی وزیر یکی از جذاب ترین مفاهیم در شطرنج باشد. من درباره نوعی شبه قربانی که در آن ادامه ای واضح تا برد وجود دارد صحبت نمی کنم. چیزی که مدنظر من است از دست دادن وزیر در مقابل چند مهره حریف و جبران پوزیسیونی است که در حین بازی نمی تواند محاسبه شود.



جالب است که لغت شطرنجی "گامبی" به زبان روزمره ما هم وارد شده است گرچه اغلب افراد از این واژه به گونه ای استفاده می کنند که با کاربرد شطرنجی آن ناسازگار است. در شطرنج، یک "گامبی" یک قربانی در گشایش است که معمولا شامل یک یا دو پیاده می شود. اگر قربانی در گشایش داده نشود، گامبی نیست. بعلاوه برای اینکه این قربانی یک گامبی هم باشد، لازم است که قبلا برای بازیکن شناخته شده باشد. اگر یک شطرنجباز طبق شمّ خود تصمیم بگیرد که در گشایش قربانی دهد بدون اینکه از قبل درباره آن فکر کرده باشد، این یک گامبی نیست؛ اما در صورتیکه این قربانی موردپسند واقع شود ممکن است وقتی دیگر شطرنجبازان تصمیم گرفتند از این ایده الگوبرداری کنند به یک گامبی تبدیل شود.



آناتولی یگنییویچ کارپف (1951- )

کارپف تنها قهرمان شطرنج جهان است که عنوانش را به خودی خود بدست آورد. وی در روسیه متولد و بزرگ شد و پاسخ نظام شوروی به پیروزی سه سال قبل فیشر در مقابل اسپاسکی بود. اما وقتی وی در 1975 قهرمانی را به چالش کشید، همگان موافق بودند که به احتمال فراوان اگر با فیشر بازی می کرد می باخت. این امر این حس را به کارپف داد که نیاز دارد ثابت کند که واقعا ارزش قهرمانی را داشته است.

وی اینکار را با انجام آنچه هیچیک از قهرمانان جهان برای 40 سال انجام نداده بودند جامه عمل پوشاند: وی عملا همه تورنمنت هایی که شرکت کرد را فاتح شد. پس از نبرد در یک مبارزه سخت از جانب ویکتور کورچنوی در 1978 (با 6 برد، 21 تساوی و 5 باخت)، وی بسادگی مجددا کورچنوی را در 1981 (با 6 برد، 10 تساوی و 2 باخت) شکست داد و تا اواسط دهه 1980 شکست ناپذیر به نظر می رسید. اگر گری کاسپارف به دنیا نیامده بود، کارپف احتمالا عنوان قهرمانی جهان را 10 سال بیش از مدتی که در اختیار نگه داشت، حفظ می کرد.

برخلاف بسیاری از پیشکسوتانش، بعد از از دست دادن عنوان، کارپف از اوج، افت نکرد. در عوض، وی بدون تردید تا 1995 نفر دوم شطرنج جهان بود.

روش کارپف قابل توجه بوده و اغراق نیست اگر گفته شود وی به تنهایی تا حد مهمی در درک ما از شطرنج نقش داشته است. نبوغ روش وی پیشگیری فعالانه است بطوریکه شاید حتی غیرواقعی به نظر برسد که گفته شود وی همزمان بازی فعال حریفش را محدود کرده و در همان حال بازی خود را بهتر می کند. وی روش پتروسیان را با روش خود درآمیخت اما دفاعی بودن آنرا کنار گذاشت. این روش استاد بزرگ ها را برای دو دهه به وحشت انداخته و وقتی کاسپارف برای اولین بار با آن روبرو گردید، وی تقریبا ویران شد.



برطبق برخی مقیاس های عددی، سه پیاده با یک سوار سبک و پنج پیاده با یک رخ برابری می کنند. اما این تنها یک تقریب بسیار خشک است چراکه ارزش واقعی این مهره ها بر اساس پوزیسیون تغییرات نسبتا شدیدی دارد. در آخر بازی، دو پیاده متصل در عرض ششم معمولا از یک رخ قوی تریند، در حالیکه تعداد زیادی پیاده منفرد و دوبل ممکن است برابر یک فیل هم ضعیف تر باشند.

ادامه دارد.

 

گشایش ها اغلب واریاسیون های بسیار با نام های مختلفی دارند؛ این واقعیت درباره هیچ گشایشی به اندازه "دفاع سیسیلی" که بیش از یک دوجین واریاسیون مختلف دارد، صدق نمی کند. "دراگون (اژدهای) سیسیلی"  یکی از هیجان انگیزترین واریاسیون های شاخه "سیسیلی" است. اختلاف نظرهایی درباره اینکه این نام از کجا آمده است وجود دارد. عده ای عقیده دارند این نام از شباهت ساختار پیاده ای d6, e7, f7, g6, h7 سیاه به صورت فلکی اژدها نشات می گیرد. اما عده ای دیگر بیان می کنند که این نام از قدرت هراس انگیز فیل g7 که سراسر قطری که مرکز صفحه را قطع می کند زیر آتش دارد گرفته شده است! خواه هریک از اینها درست باشد، این واریاسیون بوسیله بسیاری از اساتید بزرگ، از جمله گری کاسپارف در مسابقه قهرمانی جهان وی در 1995 مقابل ویسواناتان آناند در نیویورک بازی شده است.

 


گری کیموویچ کاسپارف (1963- )

کاسپارف عنوان قهرمانی جهان را از کارپف در 1985 برد و آنرا برای مدت نامعمول 15 سال حفظ کرد. وی همچنین با بحث و جدل قوی ترین قهرمان جهان همه ادوار دانسته شده و مشخصا تاثیرگذارترین عملکرد را در همه دوران ها داشته است. اگرچه لاسکر و آلخین بیش از اینها سردمدار شطرنج جهان بودند، با اینحال هریک در زمانی قهرمان بودند که هرکس می توانست قوی ترین رقیب خود را برای سال ها منتظر رقابت نگهدارد (هریک همچنین درطول دوران قهرمانی، یک وقفه در فعالیت شطرنج به دلیل جنگ جهانی داشتند). بالعکس، کاسپارف مجبور شد از عنوانش سه بار در مقابل آناتولی کارپف، بعد از شکست وی در 1985، دفاع کند. بعلاوه و برخلاف پیشکسوتانش، کاسپارف برای سال ها بعد از قهرمانی جهان کاملا بر تورنمنت ها حاکم بود: وی به راستی طی هشت سال در هر تورنمنتی بعد از کسب قهرمانی جهان 1985 شرکت کرد به تنهایی یا مشترکا اول شد. اگرچه وی این سطح از حکمرانی را در طول دهه 1990 حفظ نکرد، بی تردید قوی ترین شطرنجباز جهان تا سال 2000 بود. حتی بعد از از دست دادن قهرمانی جهان در برابر ولادیمیر کرامنیک در نوامبر 2000، وی همچنان شطرنجباز شماره یک جهان از نظر نتایج تورنمنت ها بود. کاسپارف طی این مدت، به معنای واقعی کلمه بر شطرنج حکمرانی می کرد به همان شکلی که مایکل جوردن در بسکتبال.

با اینحال این روند می توانست بسیار متفاوت باشد. کاسپارف اول بار کارپف را برای عنوان قهرمانی جهان در 1984 به چالش طلبید. برنده این مسابقه اولین کسی بود که شش برد کسب می کرد. بعد از اولین نُه مسابقه، کارپف چهار بازی را برد و پنج مساوی داشت که به وی برتری قاطعی می داد. سپس هر دو شطرنجباز سرسختی کردند: به نظر می آمد کارپف می خواهد رقابت را بدون شکست به پایان برساند و کاسپارف نمی خواهد بسرعت ببازد. بعد از 17 تساوی پیاپی، کارپف یک بازی دیگر را برد. سپس کارپف فرصتی واضح برای برد در بازی دیگر و برنده شدن کل مسابقه را از دست داد. پس از آن، کاسپارف 32 امین بازی را برد. سپس 14 تساوی دیگر از پی آمد و بعد از آن اتفاقی عجیب افتاد: به نظر رسید کارپف با شکست در دو بازی متوالی با بازی بسیار بد در هم شکسته است. ناگهان نتیجه رقابت بسیار مبهم شد.

در اینجا، رئیس فیده، فلورنسیو کامپمانس، مسابقه را متوقف و اعلام کرد که دو شطرنجباز باید در مسابقه ای دیگر با هم رقابت کنند که محدود به 24 بازی بوده و هفت ماه دیگر آغاز خواهد شد. اگر کارپف ببازد شانس مسابقه مجدد خواهد داشت اما نتیجه مسابقه 1984 در نظر گرفته نخواهد شد.

کاسپارف با خشم فریاد کشید، با این برداشت که این به خاطر منفعت کارپف انجام شده بود. بسیاری عقیده داشتند حق با وی بود اما نکته طنز ماجرا اینجاست که این تصمیم ممکن است بیشتر به کاسپارف سود رسانده باشد تا کارپف: وی فرصت یافت تا در یک رقابت با 48 بازی تمرینی مقابل کارپف بازی کند، یک تجربه یادگیری بینهایت ارزشمند و کاسپارف هم دومین رقابت را با 5 برد، 16 تساوی و 3 باخت، پیروز شد.

بدون توجه به اینکه چه کسی از این وضعیت بیشتر منتفع شده بود، این تجربه کاسپارف را متقاعد کرد که ناگزیر است سازمانی دیگر بجز فیده را پیدا کند که مسابقات شطرنج حرفه ای را برگزار کند. وی سازمانی با نام انجمن اساتید بزرگ تاسیس کرد اما ت های داخلی آنرا بسمت فروپاشی سوق داد (بسیاری افراد بر این عقیده اند که خود کاسپارف تا حد زیادی مقصر بود). سپس در 1993 برای نخستین بار وی با رقیبی بجز کارپف (برای قهرمانی جهان) مواجه شد: شطرنجباز جنجالی بریتانیایی، نایجل . هم (به دلایلی متفاوت) از روش برگزاری مسابقه قهرمانی جهان از فیده دلگیر بود بنابراین وی و کاسپارف تصمیم به ایجاد سازمانی جدید با عنوان انجمن شطرنج حرفه ای گرفتند که قهرمانی جهان را برگزار کند.

کاسپارف در دو مسابقه قهرمانی جهان زیرنظر انجمن شطرنج حرفه ای بازی کرد که اولی درمقابل بود که وی با 6 برد، 13 تساوی و یک باخت، برنده شد و سپس در مقابل ویسواناتان آناند از هند که با 4 برد، 13 تساوی و یک باخت به برتری رسید. (برنده مسابقه در مقابل در مجموع از 24 بازی و برنده مسابقه با آناند از مجموع 20 بازی انتخاب می شد). اگرچه انجمن شطرنج حرفه ای متعاقبا از هم پاشید، کاسپارف برای همیشه خارج از چرخه قهرمانی جهان فیده باقی ماند.


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها